اولین واکسن
عزیز مامان تو 2ماهه شدی وباید واکسن میزدی من هیچ تجربه ای نداشتم خیلی استرس داشتم به توصیه خاله نرگس بهت استامینوفن دادم وصبح با هم رفتیم درمانگاه ،مامانی وقتی امپولو به اون رونای قشنگ وتپلت زدن خیلی گریه کردی انقد که اشک منم در اوردی،هیچوقت یادم نمیره تو خونه انقد بیقراری کردی که من زنگ زدم به خاله نرگس وگریه میکردم روز سختی داشتی مامان جان اتا اومد ارومت کرد شب من بیدار بودم ولی تو تب نکردی ...
نویسنده :
زهره بالازاده
17:29